گنجور

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین

 

مرا در کار خود رنجور داری

کِشی در دام و دامن دور داری

نظامی
 

عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۲۴) حکایت جوان نمک فروش که بر ایاز عاشق شد

 

تو مال و ملک و زرّ و زور داری

نمک باید چو من گر شور داری

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۲ - سبب نظم كتاب

 

چو دُرّ و گوهر منثور داری

چرا از سلک نظمش دور داری

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۶۹ - سپری شدن کار خسرو

 

چرا گل راز خود مهجور داری

ز نزدیکانت دامن دور داری

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۶ - در شرح دادن خورشید وحدت در حجاب صورت فرماید

 

در این بحر معانی شورداری

قوی عشقی عجب با زور داری

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

حقیقت جان تو هم این نور داری

از او این عزّ و این منشور داری

عطار
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۰۸

 

مرا چند آخر از خود دور داری؟

دلم را در هم و رنجور داری

روا داری که با آن روی چو شمع

شب تاریک ما بی نور داری

میان داری چو زنبوران کافر

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

عبید زاکانی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۵ - در مناجات گوید به وضع مطایبه

 

خدایا دارم از لطف تو امید

که ملک عیش من معمور داری

بگردانی بلای زهد از من

قضای توبه از من دور داری

عبید زاکانی
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۲

 

مگر در باغ یک منظور داری

نشانِ نرگسِ مخمور داری

ایرج میرزا