×
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۸ - آگاهى یافتن موبد از رامین و رفتن او در باغ
ز بهر آنکه بخت شور داری
دو گوش و چشم کر و کور داری
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین
مرا در کار خود رنجور داری
کِشی در دام و دامن دور داری
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۲۴) حکایت جوان نمک فروش که بر ایاز عاشق شد
تو مال و ملک و زرّ و زور داری
نمک باید چو من گر شور داری
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۶ - در شرح دادن خورشید وحدت در حجاب صورت فرماید
در این بحر معانی شورداری
قوی عشقی عجب با زور داری
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
حقیقت جان تو هم این نور داری
از او این عزّ و این منشور داری
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۰۸
مرا چند آخر از خود دور داری؟
دلم را در هم و رنجور داری
روا داری که با آن روی چو شمع
شب تاریک ما بی نور داری
میان داری چو زنبوران کافر
[...]
عبید زاکانی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۵ - در مناجات گوید به وضع مطایبه
خدایا دارم از لطف تو امید
که ملک عیش من معمور داری
بگردانی بلای زهد از من
قضای توبه از من دور داری