×
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۳
زمینش همه صندل و چوب عود
ز جزع و ز پیروزه او را عمود
۱ بیت
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۷
پیاده شد از باره طینوش زود
زمین را ببوسید و زاری نمود
۱ بیت
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۲۸
ببردند بیمایه چیزی که بود
که نه گنج بدشان نه کشت و درود
۱ بیت
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۴
زده بر سر کوه خارا عمود
سرش تا به ابر اندر از چوب عود
۱ بیت
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۷
سکندر بترسید و برگشت زود
به لشکرگه آمد به کردار دود
۱ بیت
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۹
چو فرجامشان روز رزم تو بود
زمانه نه کاهد نخواهد فزود
۱ بیت
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۲
ستارهشمر بیش ازین هرک بود
همی گفت و آن را نشانه نمود
۱ بیت
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۳
ز گیتی مرا بهره این بد که بود
زمان چون نکاهد نشاید فزود
۱ بیت
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴۵
دگر گفت ما چون تو باشیم زود
که بودی تو چون گوهر نابسود
۱ بیت
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۸
بباید بدین چشمه آمد فرود
که شد باره و مرد بیتار و پود
۱ بیت
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۱۵
وزانجا بیامد به کردار دود
به مادر نمود آن کجا رشته بود
۱ بیت
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۱۵
همان کرم فرخ بدیشان نمود
زن و شوی را روشنایی فزود
۱ بیت
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۱۷
از آواز گوپال وز ترگ و خود
همی داد گردون زمین را درود
۱ بیت
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۲۰
برانگیخت از بام دژ تیره دود
دلیری به سالار لشکر نمود
۱ بیت
تعداد کل نتایج: ۶۰۶۱