سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۲۰ - فی قربته و حق صحبته مع رسولاللّٰه
چشم ایمان جمال او بیند
کور کی چهرهٔ نکو بیند
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
شیفتم چون خری که جو بیند
یا چو صرعی که ماه نو بیند
عطار » مصیبت نامه » بخش ششم » بخش ۱ - المقالة السادسه
صد هزاران جوهر کروبیند
در محبی اند و در محبوبیند
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۳ - جواب خضر موسی را علیه السلام که چون ملاقات من مقدور تو شد اکنون باز گرد و پیش امت خود رو که خیرا لزیارة لحظة
نرمد از هر آنچه رو بیند
نیک و بد را همه نکو بیند
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۲
دیدهٔ ما چو روی او بیند
بد نبیند همه نکو بیند
چشم ما آب در نظر دارد
غرق بحر است سو به سو بیند
عاشقانه در آینه نگرد
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۴
هر که او را به نور او بیند
هر چه بیند همه نکو بیند
آنکه با ما نشست در دریا
عین ما دید و سو به سو بیند
روی غیری ندیده دیدهٔ ما
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۱
چه خوش چشمی که نور او به نور روی او بیند
چو نور روی او باشد همه چیزی نکو بیند
کسی کو را به خود بیند کجا من عارفش خوانم
من آن کس عارفش خوانم که نور او به او بیند
بود این رشتهٔ یک تو ولی احول دو تو یابد
[...]
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۲
دیدهٔ ما چو روی او بیند
هر چه بیند همه نکو بیند
چشم اهل نظر چو روشن از اوست
عین او را به عین او بیند
رشته یک تو است نزد بیننده
[...]
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۱۱
نور او را به نور او بیند
هر چه بیند همه نکو بیند
هم از او گوید و از او شنود
نه چو احول یکی به دو بیند
شاه نعمتالله ولی » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۴۰
نور او را به نور او بیند
هر چه بیند همه نکو بیند
هم از او گوید و از او شنود
نه چو احول یکی به دو بیند
طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۲۰
نه من از میکده بیرون روم، نه زاهد از مسجد
چه زین بهتر، نه او بیند مرا هرگز، نه من او را