گنجور

عطار » بلبل نامه » بخش ۲۵ - حکایت

 

به خود ره رفتن نادیده جهل است

به ره رفتن به‌راه رفته سهل است

عطار
 

حکیم نزاری » رباعیات » شمارهٔ ۶۳

 

تشنیع که می زنند بر من چهار است

بار دل اهل دل هم از نااهل است

چون بوته ز کارگاه برون آرند

روشن بنماید محک زر سهل است

حکیم نزاری
 

سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۱۹ - آگاهی فغفور شاه از حال جمشید

 

کنون این کار را تدبیر سهل است

به تدبیر اندران تاخیر جهل است

سلمان ساوجی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۲۱

 

در راه خدا پای برهنه گو برو

آن یار که همچو بشر حافی اهل است

گر سر به ره است پا برهنه غم نیست

ور نیست به ره سر برهنه سهل است

شاه نعمت‌الله ولی
 

حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۷

 

هر چند که خصمی سپهر از جهل است

آسان گذرد به خاطری کو اهل است

عاجز شده روزگار از خصمی ما

دشوار زمانه بس که بر ما سهل است

حزین لاهیجی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱

 

نوع زن را، سرشت از جهل است

کار جهل زنان مگو سهل است

آذر بیگدلی
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۲۸ - المکر

 

خود این عیبی است اعظم زانکه جهل است

نپنداری که عیب جهل سهل است

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۰۴ - الوقت

 

بماضی چیزی ارشد فوت سهل است

گذشته رفت و افسوسش ز جهل است

صفی علیشاه
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - سرگذشت شاعر در اولین مسافرت او به تهران

 

قصهٔ من شنیدنش سهل است

علم هر چیز بهتر از جهل است

ملک‌الشعرا بهار