×
لبیبی » ابیات پراکنده در لغت نامه اسدی و مجمع الفرس سروری و فرهنگ جهانگیری و رشیدی » شمارهٔ ۱۰۰ - به شاهد لغت چنبه، بمعنی چوب پشت در . . .
دو چیزش برکن و دو بشکن
مندیش ز غلغل و ز غنبه
دندانش بگاز و دیده بانگشت
پهلو بدبوس و سر به چنبه
خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۲
در تیرگی حال من روشن به
می دوست به هر حال و خرد دشمن به
اکنون که عنان عمر در دست تو نیست
در دست تو آن رکاب مرد افکن به
عطار » خسرونامه » بخش ۲۰ - پاسخ دادن هرمز دایه را
نداری شرم با موی چو پنبه
که حلق چون منی برّی بدنبه
عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب
درآمد همچو مرغی سوی دنبه
بچربی دایه را میکرد پنبه
نوعی خبوشانی » مثنوی سوز و گداز » بخش ۲ - مناجات به درگاه قاضی الحاجات
زخون این چنین دل خاک تن به
چنین دل طعمهٔ زاغ و زغن به
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۱۰ - اوصاف باغ نشاط
به موزونی، چنار از نارون به
خزانش از بهار صد چمن به