گنجور

رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۵

 

هر کرا راهبر زغن باشد

گذر او به مرغزن باشد

رودکی
 

عمعق بخاری » دیوان اشعار » مقطعات و اشعار پراکنده » شمارهٔ ۵

 

گله ها دارم و نگویم از آنک

عشق را مهر بر دهن باشد

عاشقان را چو کرم ابریشم

جامه هم گور و هم کفن باشد

عاشقی کز بلا بیندیشد

[...]

عمعق بخاری
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۳۷

 

خورشید صدور عصر،صدرالدین

بی لطف تو جان عدوی تن باشد

واندر حرم حمایت حفظت

دوران سپهر مؤتمن باشد

ذات تو و چار صفّه ارکان

[...]

ظهیر فاریابی
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲۹۹

 

چون چنگ تو تارگیم در تن باشد

در گوش زمانه نالۀ من باشد

درماتم و سور هر کجا خواهی گیر

راه من و شمع برگرستن باشد

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۲۵ - وله ایضا

 

سرو را وعده های چنان باید

که به انجاز مقترن باشد

هر امیدی که آن وفا نشود

بتر از یاس دلشکن باشد

وعده هایی دراز بی حاصل

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۰

 

کسی که عاشق آن رونق چمن باشد

عجب مدار که در بی‌دلی چو من باشد

حدیث صبر مگویید صبر را ره نیست

در آن دلی که بدان یار ممتحن باشد

چو عشق سلسله خویش را بجنباند

[...]

مولانا
 

سعدی » گلستان » باب پنجم در عشق و جوانی » حکایت شمارهٔ ۴

 

تا تو را قدرِ خویشتن باشد

پیشِ چشمت چه قدرِ من باشد؟

سعدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۳۶ - در باب ظلمه و ظلم

 

مرد را ظلم بیخ کن باشد

عدل و دادش حصار تن باشد

اوحدی
 
 
۱
۲
۳
۴