×
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۱ - نامه اول در صفت آرزومندى و درد جدایى
من از هجران تو با غم نشسته
تو با بدخواه من خرم نشسته
عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب
بر دایه دلی پر غم نشسته
ز خجلت بر گلش شبنم نشسته
عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب
گهی با هم گهی بی هم نشسته
گهی هم غم گهی همدم نشسته
عطار » خسرونامه » بخش ۲۵ - خواستگاری شاه اصفهان از گل
سپیده دم صبوحی دم نشسته
بروی روز بر شبنم نشسته
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۱۰
تا دل ز توام به غم نشسته
جان در گذر عدم نشسته
بر خاک در تو من مقیم
مانند سگ حرم نشسته
هر کس که بدید حسن رویت
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۱۱
در خون منم، ای صنم، نشسته
وز عشق تو در الم نشسته
مانند تو دلبری به خوبی
در ملکت حسن کم نشسته
آن ابروی شوخ دلربایت
[...]
جلال عضد » دیوان اشعار » غزلیّات » شمارهٔ ۲۴۴
ماییم و دلی به غم نشسته
روزان و شبان دُژم نشسته
هر کس پی شادیی گرفتند
ما با غم او به هم نشسته
خلقی ز غم دهان تنگش
[...]