در خون منم، ای صنم، نشسته
وز عشق تو در الم نشسته
مانند تو دلبری به خوبی
در ملکت حسن کم نشسته
آن ابروی شوخ دلربایت
بگرفته دل و به خم نشسته
هر کس به مقام و منزل خویش
در کوی تو چون سگم نشسته
ای صوفی بی صفا به محراب
چون مردم بی ندم نشسته
خسرو به حریم عشق فارغ
از زمزم و از حرم نشسته
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و زیبایی معشوق سخن میگوید. او میگوید که عشق معشوق در وجودش نشسته و هیچ کس به زیبایی او نمیرسد. ابروی دلربای معشوق دل او را گرفته و هر کس در جایگاه خود در کوی عشق مثل سگی در انتظار نشسته است. در ادامه، شاعر برخی صوفیان را به دلیل بیصفایی و عدم درک عشق واقعی مورد انتقاد قرار میدهد و در نهایت به حالتی اشاره میکند که فارغ از هنجارهای عرفانی، در حریم عشق نشسته است.
هوش مصنوعی: ای محبوب من، تو در عمق وجودم جاری هستی و از عشق تو در شور و احساس نشستهام.
هوش مصنوعی: شما مانند تو معشوقهای با زیبایی در دیار خود کم پیدا میشود.
هوش مصنوعی: ابروی زیبا و فریبندهات دل مرا تسخیر کرده و مرا به حالت خمیده و دلباخته درآورده است.
هوش مصنوعی: هر شخصی در موقعیت و جایگاه خودش در دنیای تو مثل اینکه به حالتی خضوعآمیز و گدایانه در کنارت نشسته است.
هوش مصنوعی: ای صوفی بیصفا، چرا در محراب عبادت مانند انسانی که بدون روح و زندگی است نشستهای؟
هوش مصنوعی: خسرو در دنیای عشق، بدون هیچ گونه دغدغهای و در آرامش نشسته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا دل ز توام به غم نشسته
جان در گذر عدم نشسته
بر خاک در تو من مقیم
مانند سگ حرم نشسته
هر کس که بدید حسن رویت
[...]
ماییم و دلی به غم نشسته
روزان و شبان دُژم نشسته
هر کس پی شادیی گرفتند
ما با غم او به هم نشسته
خلقی ز غم دهان تنگش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.