×
عطار » اسرارنامه » بخش پانزدهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل
عجب درماندهام چون مبتلایی
که دل چون میچخد با هر بلایی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۳ - در مناجات کردن شیطان با حق و یاری خواستن او در بیرون آوردن آدم (ع) از بهشت
تو کور صورتی و مبتلائی
فرومانده تو در عین بلائی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۹ - در مکر کردن شیطان آدم را در خوردن گندم و ناپدید شدن شیطان و گندم خوردن حضرت آدم علیه السّلام و الصلاة فرماید
چو در دردی چنین تو مبتلائی
چو آدم این زمان عین بلائی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۰ - در عریانی و بی روئی آدم علیه السّلام گوید و ملامت کردن حضرت جبرئیل علیه السلام مر او را در خوردن گندم فرماید
ز فعل زشت شیطان در بلائی
چنین استاده رسوا مبتلائی
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید
تو ای عطّار اگرچه در بلائی
حقیقت بیشکی در عین لائی
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۳۶
گاه چو اشتر در وحل آیی
گه چو شکاری در عجل آیی
کجکنن اغلن چند گریزی
عاقبت آخر در عمل آیی
در سوی بیسو میرو و میجو
[...]
جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۰۳
بیا که با تو نداریم دست بالایی
چرا به خون دل من دو دست آلایی
دلم ز دست فراق تو خون شود آنگه
بگو چرا تو به زجرم ز دیده پالایی
گذر به جانت ما کن چرا که از تو سزد
[...]
ایرج میرزا » مثنویها » شمارهٔ ۲۱ - انتقاد از مستشاران
نبینی خیر از دنیا عَلایی
رسد از آسمان بر تو بلایی