گنجور

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۱

 

آنی که کفت ضامن ارزاق آمد

آنی که درت قبلهٔ آفاق آمد

مقصود جهان تو بودی آخر به وجود

اول حسن علی اسحق آمد

انوری
 

عطار » الهی نامه » بخش یازدهم » (۱۲) حکایت دیوانه

 

چو از حق پیر مرشد مطلق آمد

بعینه کار او کار حق آمد

عطار
 

عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۱۱) حکایت سلطان محمود با ایاز

 

چه گرملک تو ملکی مطلق آمد

ولی ملک ایازت بر حق آمد

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳ - در فضیلت امیرالمؤمنین ابوبكر صدّیق

 

خلافت را نخست او لایق آمد

که صدّیقست و صبحش صادق آمد

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۰ - جواب دادن شیخ جنید شیخ کبیر را

 

ز حق گویم که چون احمد حق آمد

ز سرّ من رآنی مطلق آمد

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۱ - در عین العیان توحید گوید

 

هر آن عاشق که چون من عاشق آمد

قبای دار بر وی لایق آمد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید

 

چنان بر خویش اینجا عاشق آمد

که هم درخویش با خود صادق آمد

عطار
 

قائم مقام فراهانی » جلایرنامه » بخش ۱۴

 

چو اول منزلش مشکین جق آمد

عمر را میل نان و قاطق آمد

قائم مقام فراهانی
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۹۹ - ذوالعین

 

در اینجا خلق مرآت حق آمد

نهان اندر مقید مطلق آمد

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۱۳۰ - سجودالقلب

 

سجود قلب نفی مطلق آمد

فنای عبد در ذات حق آمد

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۵۴ - کلمه الحضره

 

کلمه حضرت اینحرف از حق آمد

که از بحر الاراده مشتق آمد

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۷۸ - نهایه السفر الرابع

 

خود اضمحلال خلق آن در حق آمد

مقید مضمحل در مطلق آمد

صفی علیشاه