گنجور

 
۱
۱۹
۲۰
۲۱
۲۲
۲۳
۵۱۴
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود » بخش ۷

 

چو داراب بر تخت شاهی نشست

همای آمد و تاج شاهی به دست

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی همای چهرزاد سی و دو سال بود » بخش ۷

 

اگر بد کند زو مگیر آن به دست

که جز تخت هرگز مبادت نشست

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی داراب دوازده سال بود » بخش ۱

 

چو دارا به تخت مهی برنشست

کمر بر میان بست و بگشاد دست

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی داراب دوازده سال بود » بخش ۳

 

چو عموریه کان نشست منست

تو آیی و سازی که گیری بدست

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی داراب دوازده سال بود » بخش ۳

 

کنیزک پس پشت ناهید شست

ازان هریکی جامی از زر بدست

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۲

 

سکندر به تخت نیا برنشست

بهی جست و دست بدی را ببست

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۲

 

به هشتم به مصر اندر آمد شکست

سکندر سر راه ایشان ببست

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۳

 

که ما را کنون جان به اسپ اندرست

چو سستی کند باد ماند به دست

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۵

 

چو دارا بران کرسی زر نشست

برفتند گردان خسروپرست

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۶

 

سیم ره به دارا درآمد شکست

سکندر میان تاختن را ببست

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۹

 

نگه کرد تا خسته گوینده هست

بمالید بر چهر او هر دو دست

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۱۰

 

همانست ایران که بود از نخست

بباشید شادان‌دل و تن‌درست

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۱۰

 

چو عنبر سر خامهٔ چین بشست

سر نامه بود آفرین از نخست

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴

 

یکی جام زر هر یکی را به دست

بر آیین خوبان خسروپرست

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۵

 

بدو گفت کای مرد یزدان‌پرست

که در کوه با غرم داری نشست

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۵

 

شدندی بپرسیدن تن درست

همی دردمند آب ایشان بجست

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۵

 

رسیده به لب جان ناتن‌درست

همه چارهٔ تن‌درستان بجست

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۶

 

یکی پیر دهقان آتش‌پرست

که بر واژ برسم بگیرد بدست

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۶

 

دگر آنک گاوی چنان تن درست

ز گوسالهٔ لاغر او شیر جست

۱ بیت
فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۶

 

شود کار بیمار و درویش سست

وزو چیز خواهد همی تن‌درست

۱ بیت
فردوسی
 
 
۱
۱۹
۲۰
۲۱
۲۲
۲۳
۵۱۴
 
تعداد کل نتایج: ۱۰۲۶۲