فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۵
کسی کاندرین جنگ سستی کند
بکوشد که تا جانپرستی کند
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد بزهگر » بخش ۱۷
بران بد که او پیشدستی کند
به برنایی و تندرستی کند
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۳ - داستان بوزرجمهر
به فرمان شاه آنک سستی کند
همی از تن خویش مستی کند
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۹۹ - برون آوردن شاه قیروان لشگر به جنگ
به کار شهی هر که سستی کند
بر او هرکسی چیره دستی کند
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۳۷ - رفتن اسکندر به دز سریر
کمر بندد و چربدستی کند
به صد مهر مهمانپرستی کند
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۴۴ - مناظرهٔ نقاشان رومی و چینی
به بالاترین پایه پستی کند
همان دعوی زیردستی کند
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۵ - در اندازه هر کاری نگهداشتن
نه چون خامکاری که مستی کند
به خامه زدن خامدستی کند
محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۸ - لشکر کشیدن برزو به سوی ایران قسمت اول
نبینی که چون پیل مستی کند
نبرد مرا پیش دستی کند
محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۱۸ - گرفتار شدن پهلوانان ایران به مکر سوسن مطرب
برو بر یکی پیش دستی کند
بهانه پس آن گاه مستی کند
محمد کوسج » برزونامه (بخش کهن) » بخش ۳۲ - آرزوی خواستن برزوی از کیخسرو بن سیاوخش
بدو گفت چون پیل مستی کند
نبرد مرا پیش دستی کند
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۹
ای خنک آن نیستی کو دعوی هستی کند
با کمال عجز اظهار زبردستی کند
چون در آید از ره معنی بر اوج معرفت
در حضیض جهل معنی افتد و پستی کند
هستی آن دارد که هستیبخش هر هستیست او
[...]
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۳ - در بیان معرفت وجود و شرح آنکه عارف کامل چون از تعینات آثاری رسته است لهذا آثار را عوارض بیند و مؤثر را در آثار نگرد و بلکه بجز مؤثر هیچ نبیند و این کمال معرفت اوست و بیان وحدت وجود و سیر سالک الی ﷲ و اتصال او در قوس صعود به حقیقت وجود در ضمن شهادت جناب علی بن الحسین علیه السلام فرماید
ورنه باید خُم می مستی کند
پس عدم چون دعوی هستی کند
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳ - ارسال رسل
جام ولا نوشد و مستی کند
از دل و جان نوعپرستی کند