گنجور

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۰

 

قد تو سر کشد از جمله سرو بستان‌ها

رخ تو طعنه زند بر گل گلستان‌ها

کشید سر ز من خسته‌دل چو سرو روان

ببرد دل ز برم آن صنم به دستان‌ها

صبوح روی تو خورشید عالم‌آرای است

[...]

جهان ملک خاتون
 

هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۱۰ - آغاز قصهٔ شاه و درویش

 

وه چه مکتب که رشک بستان‌ها

بوستانی درو گلستان‌ها

هلالی جغتایی
 

هلالی جغتایی » صفات العاشقین » بخش ۵۰ - در صفت این کتاب و خاتمه این خطاب گوید

 

گلستانیست در وی بوستانها

در اوراقش هزاران داستانها

هلالی جغتایی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۹

 

به دور کاکل و زلف تو سنبلستان‌ها

شده است خواب پریشان به چشم بستان‌ها

چنان به فکر تو صاحبدلان فرو رفتند

که غنچه‌ای نشود باز در گلستان‌ها

ز شرم روی تو شمع و چراغ‌ها یکسر

[...]

صائب تبریزی