گنجور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۲

 

ای دوست بیا تا ره دیگر گیریم

وازار و جفاها ز میان برگیریم

مر یکدیگر را خود ببر اندر گیریم

کینه بنهیم و صحبت از سر گیریم

قطران تبریزی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۷

 

خوش بهاریست بیا تا طرب از سر گیریم

جای در سایه شمشاد و صنوبر گیریم

چون نسیم سحری هر نفسی از سر لطف

طره سنبل و هم جیب سمنبر گیریم

دست در گردن سیمین صراحی آریم

[...]

ابن یمین
 

رضی‌الدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۷۳

 

چون اهل ریا چو ربنا در گیریم

درویشی ما بسی که ساغر گیریم

گاهی دم خود بسالها، دربازیم

گاهی به دمی ملک سکندر گیریم

رضی‌الدین آرتیمانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۲

 

شب عید است بیا تا لب ساغر گیریم

غم سی روزه به یک جرعه ز دل بر گیریم

دور ماه فلک امروز بپایان آمد

وقت آنست که دور قدح از سر گیریم

سبحه و خرقه ی سالوس به یک سو فکنیم

[...]

نشاط اصفهانی
 

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۳ - در مدح ظل السلطان علی شاه فرماید

 

نو بهارست بیا تا طرب از سر گیریم

سال نو بار غم کهنه ز دل بر گیریم

چون ربیع و رمضان هر دو به یک بار آیند

روزه گیریم ولی در مه دیگر گیریم

حیف باشد که می صافی احمر بنهیم،

[...]

قائم مقام فراهانی
 

آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۷۸۳

 

مه روزه است بیا ساز ریا برگیریم

گوشه مسجد و سجاد و منبر گیریم

یازده ماه دیگر معتکف دیر شدیم

جای در کعبه در این ماه بکیفر گیریم

جام بگذار و سبو ترک صبوحی برگو

[...]

آشفتهٔ شیرازی