اگر موئی خیانت کرده باشی

بکوهی آتشین در پرده باشی

وگر در ملک ظلمی کرده باشی

که تا یک گِرده روزی خورده باشی

اگر در پردهٔ در پرده باشی

در آن چیزی که در وی مرده باشی

وگر بی هیچ نوری مرده باشی

میان صد هزاران پرده باشی

چو تو ازخویش کلّی مرده باشی

تو گوی عشق اینجا برده باشی

مکافات بدی کردن حلالست

چو بی‌جرم از کسی آزرده باشی

بدی با او روا باشد ولیکن

نکویی کن که با خود کرده باشی

بگوی انگه که خدمت کرده باشی

ادبها را بجا آورده باشی

که پنداری که کاری کرده باشی

و یا حجّی به جای آورده باشی

چو عمر از جهل پایان کرده باشی

ز جهل از عهد مهدی مرده باشی

بدین صورت که اینجا مرده باشی

بدان خیزی گر اینجا برده باشی

یقین می‌دان چو کشتی کرده باشی

همان چیزی به دست آورده باشی

اگر سد آب حیوان خورده باشی

چو عشقی در تو نبود مرده باشی

اگر در پرده‌ای در پرده باشی

در آن چیزی که در او مرده باشی

اگر بی هیچ نوری مرده باشی

میان صد هزاران پرده باشی