گنجور

حمیدالدین بلخی » سفرنامهٔ منظوم » حکایت دوم

 

سنگ و یاقوت هر دو یک نرخ است

وین هم از عکس طبع این چرخ است

حمیدالدین بلخی
 

عطار » مختارنامه » باب بیست و نهم: در شوق نمودن معشوق » شمارهٔ ۴۷

 

نادیده ترا دیدهٔ من دل برخاست

وز سوز فرونشست و خاکستر خاست

یک لحظه که ناگه شودم درد تو کم

از خواب هزار بار عاشق برخاست

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۲ - از سر گرفتن قصّه

 

ازان گوهر دل آن قوم برخاست

که هر یک را هوای آن گهر خاست

عطار
 

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۳- سوره آل عمران » ۵۵- آیات ۱۸۵ تا ۱۸۹

 

همچنین هر کوکبی کاحمد رخ است

طالع از آن مشرق است و فرخ است

صفی علیشاه