×
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۱ - دیدن رامین ویس را و عاشق شدن بر وى
مگر زان کِشت او را دیده در جان
که او را زود آرد بار مرجان
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴۵ - در مدح ابومنصور وهسودان
بتی چون رامش اندر می مهی چون دانش اندر جان
بلای دل بدو سنبل شفای جان بدو مرجان
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی واحواله » بخش ۳۷ - در انسانی و حیوانی گوید
پایی اندر تن و یکی در جان
متحیّر بمانده چون مرجان
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۲۰
هر روز نو برآئی ای دلبر جان
سودای نوی درافکنی در سر جان
در ده پرده بهر سحر ساغر جان
ای تو پدر جان من و مادر جان
قدسی مشهدی » مثنویها » شمارهٔ ۲۲ - صدای سروش برای ثناگستری چمن کشمیر
سخن روح است و پیکر جوهر جان
سخن را هست منت بر سر جان
ایرج میرزا » مثنویها » شمارهٔ ۱۰ - شاعر این بیت ها را گِرداگِردِ تصویرِ خویش نوشته است
دو چشم از جزع و دو گونه ز مرجان
گهرهای فراوان هشته در جان