×
عثمان مختاری » شهریارنامه » بخش ۲۶ - بند پاره کردن شهریار در بارگاه هیتال شاه گوید
کنونش به بند گران کرده ام
برای تو او را نیارزده ام
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۶۸
سالها در پرده دل خون خود را خوردهام
تا درین گلزار چون گل یک دهن خندیدهام
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۸۳
فکر حاصل ره ندارد در دل آزاده ام
تخم خال عیب باشد در زمین ساده ام
قطره بی ظرفم اما چون به جوش آید دلم
می کند تنگی خم گردون به جوش باده ام
گرچه صحرایی است بر مشت غبارم چشم مور
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۷۵
از سر هر خار صد زخم نمایان خورده ام
تا دم جان بخش چون باد بهارم داده ام
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۴۵ - جلال الدین بلخی معروف به مولوی معنوی
من از برای مصلحت در حبس دنیا ماندهام
حبس از کجا، من از کجا، مال که رادزدیدهام
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۱۰ - عابد بیرمی قُدِّسَ سِرُّهُ
با باد دوران کردهام، در دهر سیران کردهام
با ابر باران گشتهام در کوهها باریدهام