گنجور

 
رضاقلی خان هدایت

نامش شاه زین العباد و بیرم از ولایات لار است و لار از مشاهیر دیار فارس. سید از علماء و عرفای زمان خود بوده و به شاه زنده شهرت نموده. کرامات از وی نقل کرده‌اند. مزارش در آن دیار در کمال اشتهار است. در حسب ونسب آن جناب تذکره نوشته‌اند. دیوانی نیز دارد. زیاده بر این از حالش معلوم نگردیده است:

من آن روز بودم که اسما نبود

نشان ازوجود مسما نبود

نظر کردم از منظرِ شاهدان

بجز زلف و رویش هویدا نبود

٭٭٭

باشاخه‌ها اخضر شدم با لاله‌ها احمر شدم

با باغبانان در چمن من سال‌ها گل چیده‌ام

با باد دوران کرده‌ام، در دهر سیران کرده‌ام

با ابر باران گشته‌ام در کوه‌ها باریده‌ام

٭٭٭

من قمری اعلایم از قاف بپریده

دوری به سوی نخجیر در دهر نگردیده

از خویش برون رفتم با خویش درون گشتم

بیرون و درون خویش جز خویش نگنجیده

٭٭٭

آستین بر می فشاندم در سماع

دست یار آمد به دستم یللی