گنجور

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۴

 

ما بهر ساقیان دل فرزانه سوختیم

مجموعه ی خیال بمیخانه سوختیم

آبی بر آتش دل ما هیچ کس نزد

چندانکه پیش محرم و بیگانه سوختیم

ما را کسی در انجمن خویش ره نداد

[...]

بابافغانی
 

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۴

 

دردا که فاش در غم جانانه سوختیم

در داغ و درد محرم و بیگانه سوختیم

گو شمع برفروز به بزم طرب که ما

بیرون در ز غیرت پروانه سوختیم

با خون صد شهید مقابل نهاده اند

[...]

عرفی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۶۷

 

داغی ز عشق بر دل فرزانه سوختیم

قندیل کعبه را به صنمخانه سوختیم

هرگز صدای بال و پر ما نشد بلند

آهسته همچو شمع درین خانه سوختیم

چیدندگل ز شمع حریفان دور گرد

[...]

صائب تبریزی
 

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۷

 

تا دل بر آتش غم جانانه سوختیم

از رشک، جان محرم و بیگانه سوختیم

ما را نه قرب شمع میسر، نه وصل گل

از اعتبار بلبل و پروانه سوختیم

افروختیم در حرم کعبه صد چراغ

[...]

قدسی مشهدی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۳۶

 

پیش از ظهور جلوهٔ جانانه سوختیم

آتش به سنگ بود که ما خانه سوختیم

لب ناچشیده از نفس آتشین خویش

چون داغ لاله، باده به پیمانه سوختیم

دل بوده است محفل شمع طراز ما

[...]

حزین لاهیجی