گنجور

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و نهم » بخش ۶ - الحكایة و التمثیل

 

آنچه تو جوئی درین ره آن دهند

کفر ورزی کی ترا ایمان دهند

عطار
 

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۸

 

عاشقان کوی تو را زحمت غوغا ندهند

به سر آیند و به دو درد سر پا ندهند

طوطیانند شده از لب لعلت گویا

مگسان را شِکرِ شُکر تو گویا ندهند

چون کریمی تو به فردا ندهی وعدهٔ وصل

[...]

ناصر بخارایی
 

خیالی بخارایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۱

 

سریر فقر که با هیچ پادشا ندهند

عجب نباشد اگر با من گدا ندهند

بیا که آنچه به رندان ره نشین دادند

به محرمان درِبار کبریا ندهند

چو می دهند زکات از کرم به مسکینان

[...]

خیالی بخارایی
 

جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۳۱ - خردنامه هرمس

 

متاع خود آخر به طوفان دهند

جگر تشنه و خشک لب جان دهند

جامی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۵۲

 

خوش آن کسان که به منت نظر جلا ندهند

غبار دیده خودرا به توتیا ندهند

عطا ومنع جهان را ز هم جدایی نیست

به هر که نعمت دادند اشتها ندهند

ز چشم شورشداز چشم خلق خضر نهان

[...]

صائب تبریزی
 

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۱- سوره الفاتحه » ۲- آیات ۲ تا ۷

 

برد فرمان تا که او را نان دهند

آنچه بر وی بود مقسوم آن دهند

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۱- آیات ۱ تا ۴

 

در ره حق نی به تنها نان دهند

چون مقام جهد آید جان دهند

صفی علیشاه
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۵۳ - دیدار گرگ

 

هر آن چیز یابند با نان دهند

گه صلح‌نان‌، روز کین جان‌دهند

ملک‌الشعرا بهار