عاشقان کوی تو را زحمت غوغا ندهند
به سر آیند و به دو درد سر پا ندهند
طوطیانند شده از لب لعلت گویا
مگسان را شِکرِ شُکر تو گویا ندهند
چون کریمی تو به فردا ندهی وعدهٔ وصل
غالباً اهل کرم وعدهٔ فردا ندهند
شکن زلف تو هردم شکند دین درست
زانکه سررشتهٔ کفرست و بدینها ندهند
دل ز پستی قد رعنای تو بر بالا برد
سرو را این همه حُسن قد و بالا ندهند
عشق چون قطره مرا در دل دریا انداخت
عقل گفتا که به قطره دل دریا ندهند
گر دهی بوسه ز پیشت نرود ناصر زود
به که در کام مگس لذت حلوا ندهند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.