گنجور

انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۳

 

گرد ترا دل همی چنان خواهد

که دل از بنده رایگان خواهد

بنده را کی محل آن باشد

کانچه خواهی تو جز چنان خواهد

به سر تو که جان دهد بنده

[...]

انوری
 

کمال‌الدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۷۵ - و قال ایضاً

 

خدایکان صدور جهان که گاه جدل

زبان تیغ ز تیغ زبانت امان خواهد

نظیر تو ز قضا روزگار می طلبید

قضاش گفت چنین کارها زمان خواهد

چو راست کرد فلک کار دولت تو چو تیر

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

مجد همگر » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۲

 

هر که از وصل او نشان خواهد

پر سیمرغ و آشیان خواهد

وانکه نور جمال او طلبد

خسرو چارم آسمان خواهد

آنکه از وصل او زیان بیند

[...]

مجد همگر
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۵۴

 

هر کسی سبزه و صحرا و گلستان خواهد

دل بیچاره ترا چون دل من آن خواهد

نیک تنگ آمدم از خود، ز پی کشتن من

خنده گو کز لب خونخوار تو فرمان خواهد

خواندیم از پی قربان چو به مهمانی وصل

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۳۴ - در نصیحت ملوک به عدل

 

هر چه خواهی تو ایزد آن خواهد

وین مراد دلت به جان خواهد

اوحدی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۵

 

از چشم تنگ مردم، چشمم عصا نخواهد

از بیم زهر منت، دردم دوا نخواهد

با دست رنج خویشم، فارغ ز ریزش خلق

جز آبروی بازو، دست آسیا نخواهد

از آنکه بهر زینت، داری بدستها چشم

[...]

واعظ قزوینی