گنجور

عطار » مصیبت نامه » بخش بیست و نهم » بخش ۲ - الحكایة و التمثیل

 

جسم وجانم جسم و جان تو بود

هرچه هست آن من آن تو بود

۱ بیت
عطار
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹۹

 

سفره کهنه کجا درخور نان تو بود

خرمگس هم ز کجا صاحب خوان تو بود

در زمانی که بگویی هله هان تان چه کمست

کو زبانی که مجابات زبان تو بود

گر سیه روی بود زنگی و هندوی توست

[...]

۱۶ بیت
مولانا
 

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۶

 

من از آنِ که شَوَم کو نه ازان تو بُوَد؟

یا چه گویم که نه در لوح و بیان تو بود؟

سخن لب، که تو داری، نتوانم گفتن

ور بگویم سخنی هم ز زبان تو بود

هر زمانم به جهانی دگر اندازی، لیک

[...]

۱۲ بیت
اوحدی
 

نیر تبریزی » سایر اشعار » شمارهٔ ۲۱

 

همه شب چشم من و صبح گریبان تو بود

طرفه شوری به سرم از لب خندان تو بود

سر و کارم همه با زلف پریشان تو بود

بنده‌وارم همه شب گوش به فرمان تو بود

۲ بیت
نیر تبریزی
 

صامت بروجردی » کتاب التضمین و المصائب » شمارهٔ ۱۷ - و برای او

 

تیر تغافل امل تا به کمان تو بود

طعم طعام خود سری تا به دهان تو بود

چون بره‌ای تو فی‌المثل گرگ شبان تو بود

نفس هواپرست تو دشمن جان تو بود

۲ بیت
صامت بروجردی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۲۳ - گره گشای

 

هر که مسکین و پریشان تو بود

خود نمیدانست و مهمان تو بود

۱ بیت
پروین اعتصامی