×
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۰۷
در خلاصه عشق آخر شیوه اسلام کو
در کشوف مشکلاتش صاحب اعلام کو
آهوی عرشی که او خود عاشق نافه خود است
التفات او به دانه طوف او بر دام کو
گرچه هر روزی به هجران همچو سالی میبود
[...]
حسینی » کنز الرموز » بخش ۳۶ - حکایت بایزید علیه الرحمة
حلقه بر در زد که مرغ دام کو؟
رهبر عالم شه بسطام کو؟
شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷۲
می فراوان است اینجا جام کو
دُرد و دردش هست درد آشام کو
ای که می گوئی دمی آرام گیر
با چنین دردی مرا آرام کو
گر نشان و نام می جوئی مجو
[...]
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۶۱ - حکایت مرغی با جفت خود
گفت اینک دانه پیدا دام کو
اندرین جوع البقر آرام کو