گنجور

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۵

 

برنیامد از تمنّایِ لَبَت کامم هنوز

بر امید جامِ لعلت دُردی آشامم هنوز

روز اول رفت دینم در سرِ زلفین تو

تا چه خواهد شد در این سودا سرانجامم هنوز

ساقیا یک جرعه‌ای زان آبِ آتش‌گون که من

[...]

حافظ
 

وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۳

 

گرچه دوری می‌کنم بی‌صبر و آرامم هنوز

می‌نمایم اینچنین وحشی ولی رامم هنوز

باورش می‌آید از من دعوی وارستگی

خود نمی‌داند که چون آورده در دامم هنوز

اول عشق و مرا سد نقش حیرت در ضمیر

[...]

وحشی بافقی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۸

 

ذوق وجدان و نظر خالص شد و خامم هنوز

صاف شد می ها ولی من دردی آشامم هنوز

گوش و لب بر مژده دیدار و قاصد در سفر

خانه پر شادی و در راهست پیغامم هنوز

برنمی آید هلال عیدم از ابر امید

[...]

نظیری نیشابوری
 

عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۷

 

داغ داغم کرد یأس و طالب کامم هنوز

دوزخی در هر بُن مو دارم و خامم هنوز

آبم آتش گشت و خاکم شد ز خاکستر بدل

اندرین ره کس نمی داند سرانجامم هنوز

صدهزاران شب ز آه آتشینم تیره روز

[...]

عرفی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۷۱

 

خاک من بربادرفت ودردی آشامم هنوز

توتیا شد جام ومی باقی است درجامم هنوز

زان فروغی کز رخش افتاد درکاشانه ام

آتشین تبخاله جوشد از لب بامم هنوز

برگرفت از خاک بوی زلف اویک شب مرا

[...]

صائب تبریزی
 

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۷

 

کام جانم با من و من در پی کامم هنوز

کعبه با خود دارم و در قید احرامم هنوز

کی رسد در عشق، لاف پختگی کس را، که من

همچو خاکستر ز آتش زادم و خامم هنوز

مستی حیرت مرا محروم کرد از ذوق وصل

[...]

قدسی مشهدی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵۷

 

گم شدم از عالم امّا گم نشد نامم هنوز

گشت معلومم که با این پختگی خامم هنوز

توبه از میخوارگی کردم ولی از یاد می

می‌زند تبخالة حسرت لب جامم هنوز

یک نگه کردی و در بی‌تابیم عمری گذشت

[...]

فیاض لاهیجی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۴

 

چشم مست او ندانستست انجامم هنوز

در میان پوست همچون مغز بادامم هنوز

با وجود آنکه عمرم در کمین کردن گذشت

آهوی چشمی نیفتاد دست بر دامم هنوز

بلبلان را سایه گل کرد خاکسترنشین

[...]

سیدای نسفی