گنجور

امیر معزی » رباعیات » شمارهٔ ۶۴

 

ایزد که بنای دولتت عالی کرد

نگذاشت که خصم با تو محتالی کرد

گر خصم نکرد دل ز کینت خالی

اندیشهٔ تو جهان ازو خالی کرد

امیر معزی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۱ - بردن سرهنگ بهرام‌گور را به مهمانی

 

از بد و نیک خانه خالی کرد

با پریرخ سخن‌سگالی کرد

نظامی
 

عراقی » عشاق‌نامه » فصل نهم » بخش ۱ - سر آغاز

 

دلم از چز تو خانه خالی کرد

با تو سودای لاابالی کرد

عراقی
 

مجد همگر » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۶

 

چه حکم بود که تقدیر لایزالی کرد

که با بهین بشر دهر بدسگالی کرد

فتاد اختر افضال در حبوط وبال

مه تمام سپهر هدی هلالی کرد

زمانه آتش غم در دل معانی زد

[...]

مجد همگر
 

اوحدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۵

 

زلف تو، که صد سینه ز دل خالی کرد

بر قامت همچون الفت دالی کرد

گفتم: کشمش ببند، متواری شد

سر در کمرت نهاد و که مالی کرد

اوحدی
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۲

 

گردش چشم بتان مستی من حالی کرد

دور وارون نتواند قدحم خالی کرد

قبض درکار ندیدم چو شدم مست مدام

حل هر عقده که می کرد به خوشحالی کرد

پای جبریل به کرسی خیالم نرسد

[...]

نظیری نیشابوری
 

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۶

 

افسوس که بخت بد کم اقبالی کرد

هر روز شبی و هر شبم سالی کرد

هم چرخ که هرچند دلم پرخون کرد

خون دل من خورد و دلم خالی کرد

ابوالحسن فراهانی
 

حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۵

 

ننگ در عشق و جنون نام مرا عالی کرد

آمد ادبار درین کوچه و اقبالی کرد

نیست امروز عجب گر غمش از شادی ماست

آنکه دی از غم ما آن همه خوشحالی کرد

گرچه دریا نشود خشک به تردستی ابر

[...]

حزین لاهیجی