گنجور

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۳ - وفات یافتن ابن سلام شوهر لیلی

 

وان گل که به آب اول آلود

آبی دگرش رسید و پالود

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۴ - صفت رسیدن خزان و در گذشتن لیلی

 

خوناب جگر چو شمع پالود

بگشاد زبان آتش آلود

نظامی
 

عطار » الهی نامه » بخش ششم » (۵) حکایت حسین منصور حلاج بر سر دار

 

بدان خونی که از دستش بپالود

همه روی و همه ساعد بیالود

عطار
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۹۶

 

تا لعل لبت چو غنچه در خنده فزود

خون جگرم چو لاله بر رخ بالود

دارم چو گل دو رنک در فرقت تو

رخساره زر اندود و درون خون آلود

کمال‌الدین اسماعیل
 

سعدی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۹

 

کوه عنبر نشسته بر زنخش

راست گویی بهیست مشک‌آلود

گر به چنگال صوفیان افتد

ندهندش مگر به شفتالود

سعدی
 

اوحدی » جام جم » بخش ۵۵ - در مذمت بخل و بخیلان

 

خوان اینان که خون دل پالود

ندهد لقمه جز که زهر آلود

اوحدی
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۹

 

ای روی تو سرخ چون گل شفتالود

از دیده ما خون جگر را پالود

خونم چو کرا نمی کند دستش را

آخر ز چه روی دست را می آلود

جهان ملک خاتون