خوان اینان که خون دل پالود
ندهد لقمه جز که زهر آلود
زهر بر روی و زهر در کاسه
چون نگیرد خوردنده را تا سه؟
لقمه مستان ز دست لقمه شمار
کز چنان لقمه داشت لقمان عار
کاسهٔ پر پیاز دوغینه
به ز صد منعم دروغینه
دستش ار شربت دگر دهدت
دوغ او داغ بر جگر نهدت
خوردن رزق خویش و منت خلق
زهر خور، نان چه مینهی در حلق؟
آنکه بخشد ازین خسیسان دیگ
روغنی بر کشیده دان از ریگ
تا به باغ تو آفتی نرسد
به کسی از تو رافتی نرسد
خون نظارگی بپالودی
لبش از میوهای نیالودی
با چنین لطف چشم بد ز تو دور
که بهشت آرزوت باشد و حور
بر درختی بدین برومندی
در باغ کرم چه میبندی؟
رو غریبانه سایهای بر ساز
یا بیفشان و حلقها ترساز
دو سه سیب ار بما فرو دوسد
به از آن کانچنان همی پوسد
میوه چون هست، مایهای برسان
هم به همسایه سایهای برسان
عنبت سرخ گشت و عنابی
رخ چرا چون بنفشه میتابی؟
خوشهای چونکه در نکردی باز
هم ز بالای در فرو انداز
چون مجال کرامتی باشد
بستن در غرامتی باشد
تا بهارست میوهای میده
هم زکوتی به بیوهای میده
جودکی خواند این صفت را دین؟
بخل را نیز عار باشد ازین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به نقد افراد بخیل و خودخواه میپردازد که از سر نفرت یا حسد، به دیگران چیزی نمیدهند یا فقط چیزهای نامناسب و بیارزش به آنها میدهند. او میگوید که لقمهای که از دست این افراد به دیگران میرسد زهرآلود و مضر است و آنها به جای بخشش، از چیزهای بیکیفیت میدهند. همچنین، شاعر به اهمیت مهربانی و بخشش اشاره میکند و میگوید که این ویژگیها زیباییهای زندگیاند. او تأکید میکند که باید از خوبیها و ثروتهای خود به دیگران نیز بدهیم و این کار را نشانهی نیکوکاری و ایمان به خدا میداند. در نهایت، شاعر از زیباییهای طبیعت و میوههای آن سخن میگوید و بر اهمیت جود و بخشش تأکید میکند.
هوش مصنوعی: این افراد که دلهایشان را با سختی و رنج پاک کردهاند، هرگز حاضر نیستند لقمهای به کسی بدهند مگر آنکه آن لقمه هم به نوعی آلوده و تلخ باشد.
هوش مصنوعی: اگر زهر بر چهره باشد و زهر در ظرف، چگونه میتواند کسی که میخواهد بخورد، تا سه بار از آن استفاده کند؟
هوش مصنوعی: لقمهای که مستان میخورند، از دستان کسی است که از آن سهمی دارد، زیرا لقمهای که لقمان (شخصیت حکیم) از آن خجالت میکشید، به همین شکل بود.
هوش مصنوعی: یک کاسه پر از پیاز دستساز و بیکیفیت بهتر از صد نفر است که دروغ میگویند و ادعاهایی نادرست دارند.
هوش مصنوعی: اگر کسی به تو نوشیدنی دیگری داد، آن چنان داغی بر دل تو مینهد که نمیتوانی تحمل کنی.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که انسان باید به رزق و روزی خود فکر کند و از منت و لطف دیگران دوری کند. اگر کسی در خوشی و رفاه زندگی کند و به خاطر دیگران احساس گناه یا شرم کند، در واقع خود را مثل زهر در زحمت انداخته است. به عبارتی همواره باید به تأمین نیازهای خود توجه داشته باشد و از وابستگی به دیگران بینیاز باشد.
هوش مصنوعی: کسیکه به افراد بیفرهنگ و بیمقدار توجهی نکرده و از آنها فاصله میگیرد، باید بداند که در نهایت به نتیجهای جز گندیدهگی و نابودی نمیرسد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که در باغ تو آفتی نباشد، هیچ آسیبی به کسی نمیرسد و از تو هم گزندی نخواهد رسید.
هوش مصنوعی: اگر لبش را با لبهای تو به خون نظاره کند، از میوهای که نچشیده است، بهرهاش را نخواهد برد.
هوش مصنوعی: چشمهای تو به قدری زیبا و دلنواز است که هر چیز بدی از تو دور میشود و آرزوهایت به مانند بهشت و حوری میماند.
هوش مصنوعی: بر روی درختی با این高さ، در باغ نعمت چه چیزی را میبندید؟
هوش مصنوعی: از دور میتوانم سایهای بر ساز نواخته شده ببینم، یا اینکه تو در حال رقص و شادی هستی و در عین حال ترس و اضطراب را به دور میافکنی.
هوش مصنوعی: اگر دو یا سه سیب به ما بدهند، بهتر از آن است که ما شاهد فساد و خراب شدن این سیبها باشیم.
هوش مصنوعی: هرگاه میوهای داری، بهتر است که مقداری از آن را به همسایهات بدهی و به او کمک کنی. همچنین سعی کن برای همسایهات سایه و آرامشی فراهم کنی.
هوش مصنوعی: عنبت به رنگ قرمز درآمد و چرا چهرهات مانند بنفشه درخشان است؟
هوش مصنوعی: هر گاه که در را باز نکردی، باز هم به یاد داشته باش که میتوانی از بالای در چیزی را بیفکنی.
هوش مصنوعی: زمانی که فرصتی برای ابراز کرامت و بزرگواری فراهم شود، در آن حالت، دستزمینهای برای ایجاد مشکلات و سختیها نیز وجود خواهد داشت.
هوش مصنوعی: تا وقتی که بهار هست، میوهای وجود دارد که از درختان میرسد و حتی به کسی هم که نیازمند است، مثل یک زن بیوه، کمک میکند.
هوش مصنوعی: آیا دین را میتوان با جود و بخشش توصیف کرد؟ در حالی که بخیل نیز باید از این ویژگی شرمنده باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.