×
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی هرمزد دوازده سال بود » بخش ۸
زگردنکشان اوهمال منست
نه چون بنده اوبدسگال منست
فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۵
چنین گفت کین شیده خال منست
به بالا و مردی همال منست
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۴ - برتری سخن منظوم از منثور
شکل نظامی که خیال منست
جانور از سحر حلال منست
عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان
گفت با من آنچه احوال منست
سینه پر از دانش و قال منست
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۰ - گر چه در پایان سرودن این اشعار بخود چنین خطاب کرده بود:
گر چه که امروز جمال من ست
عاقبت الا مر وبال من ست
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مطلعالانوار » بخش ۱ - از مناجاتها
حرف سیاهم که وبال منست
سلسله گردن حال منست
اوحدی » جام جم » بخش ۷۶ - سخنی چند بر سبیل موعظه
خود چه محتاج قیل و قال منست؟
کین سخنها گواه حال منست
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۱۱ - در آزاد شدن شهزاده از مکتب و ملول بودن درویش
زندگی موجب ملال منست
عرش و کرسی گواه حال منست
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲۲ - در صفت کبوتربازی شاه و نظاره کردن درویش
رنگ ایشان ز اشک آل منست
پر هر یک گواه حال منست
فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸
شب غم روز من و ماه محن سال منست
روزگاریست که از دست تو این حال منست
بسکه دلتنگ از این زندگی تلخ شدم
مردن اکنون به خدا غایت آمال منست
دوست با هر که شدم دشمن جانم گردید
[...]