×
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۲
بار دگر پیر ما مفلس و قلاش شد
در بن دیر مغان ره زن اوباش شد
میکدهٔ فقر یافت خرقهٔ دعوی بسوخت
در ره ایمان به کفر در دو جهان فاش شد
زآتش دل پاک سوخت مدعیان را به دم
[...]
عطار » اشترنامه » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم
هرچه پنهان بود از وی فاش شد
بود معنی نقش صورتهاش شد
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶۴ - خدو انداختن خصم در روی امیر المؤمنین علی کرم الله وجهه و انداختن امیرالمؤمنین علی شمشیر از دست
چون ابیت عند ربی فاش شد
یطعم و یسقی کنایت ز آش شد
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۷۱ - پرسیدن آن وارد از حرم شیخ کی شیخ کجاست کجا جوییم و جواب نافرجام گفتن حرم
کین اباحت زین جماعت فاش شد
رخصت هر مفسد قلاش شد
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۰۴ - در چگونگی فرهنگ دیو با تمرتاش
پریدخت چون سوی پرخاش شد
ز ناگه به نزد تمرتاش شد
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۱ - نداهای جان پس از جدایی از تن
آتش پنهانم اکنون فاش شد
مفتی شهر شما قلاش شد
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۶۰ - نادری کازرونی
محو حسن خویشتن نقاش شد
سر حسن عشقبازی فاش شد