فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گرشاسپ » بخش ۱
چنین یال و این چنگهای دراز
نه والا بود پروریدن به ناز
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱
مگر زالش آرد ازین گفته باز
وگرنه سرآمد نشان فراز
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱
پر اندیشه بود آن شب دیرباز
چو خورشید بنمود تاج از فراز
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱
نشاید که گیریم ازو پند باز
کزین پند ما نیست خود بینیاز
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۲
چنین پاسخ آورد کاووس باز
کز اندیشهٔ تو نیم بینیاز
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۲
به پرهیز هم کس نجست از نیاز
جهانجوی ازین سه نیابد جواز
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۲
ز تو دور باد آز و چشم نیاز
مبادا به تو دست دشمن دراز
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۰
غریوید بسیار و بردش نماز
بپرسیدش از رنجهای دراز
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۳
چو بشنید رستم چنین گفت باز
به پیش شهنشاه کهتر نواز
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۵
چو رستم ز مازندران گشت باز
شه اندر زمان رزم را کرد ساز
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۶
گرازه همی شد بسان گراز
درفشی برافراخته هفت یاز
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۶
گو پیلتن کرد چنگال باز
بران آزمایش نبودش نیاز
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۶
وز آن پس بیامد به جای نماز
همی گفت با داور پاک راز
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۶
بهشتم در گنجها کرد باز
ببخشید بر هرکه بودش نیاز
فردوسی » شاهنامه » رزم کاووس با شاه هاماوران » بخش ۱
کس از آزمایش نیابد جواز
نشیب آیدش چون شود بر فراز
فردوسی » شاهنامه » رزم کاووس با شاه هاماوران » بخش ۲
بدو گفت کز مهتر سرفراز
که هست از مهی و بهی بینیاز