×
فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد هجده سال بود » بخش ۴ - پادشاهی بلاش پیروز چهار سال بود
همی پادشاهی به بازی کنی
ز پری وز بینیازی کنی
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۶ - پادشاهی شیدسب و جنگ کابل
تو باید که در کوی بازی کنی
نه بر بورکین رزم تازی کنی
ایرانشان » کوشنامه » بخش ۱۱۱ - بیماری ضحاک و رُستن دو مار از دوش او
به دانش چونامش به تازی کنی
به تازی اگر سرفرازی کنی
سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۷۰
تا کی اندر راه دین با نفس دمسازی کنی
بر در میدان این درگاه طنازی کنی
کوزه و ابریق برداری و راه کج روی
جامهٔ صدیق در پوشی و غمازی کنی
ور تو خواهی کز کمان شهوت و تیر نفاق
[...]
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۱۶ - پیکار اسکندر با لشگر زنگبار
به تاراج خود ترکتازی کنی
که گنجشک باشی و بازی کنی
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۲۴ - پاسخ نامه دارا از جانب اسکندر
زره پوشم ار تیغ بازی کنی
کمر بندم ار صلح سازی کنی
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۲۶ - کشتن سرهنگان دارا را
چو دستی که بر ما درازی کنی
به تاج کیان دستیازی کنی
عطار » اشترنامه » بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب
ای دل آخر چند بی سازی کنی
در هوی عشق طنّازی کنی
حکیم نزاری » ادبنامه » باب پنجم - در اجتهاد و احتیاط کردن » بخش ۱
در آن معرض ار چاره سازی کنی
برین نطع یک پیلبازی کنی