گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۱۶ - سخن دقیقی

 

جهان بر جهانجوی تاریک شد

تن پیل واریش باریک شد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و شغاد » بخش ۷

 

ز ناخوردنش چشم تاریک شد

تن نازکش نیز باریک شد

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۸

 

چو خورشید را پشت باریک شد

ز دیدار شب روز تاریک شد

فردوسی
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۴ - انکار فلسفی بر قرائت ان اصبح ماکم غورا

 

آنک بی آن روز تو تاریک شد

همچو دوکی گردنت باریک شد

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱ - سر آغاز

 

نکته‌های مشکل باریک شد

بند طبعی که ز دین تاریک شد

مولانا
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۸۷

 

هر کسی را در بهاران دل به گلزاری کشد

وین دل بدروز من سوی جفا کاری کشد

وقتی، ار این زارمانده دل به باغی خوش کنم

موکشان بازم غمش در کنج دیواری کشد

راز آن بت با که گویم چون مسلمانی نماند

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۲

 

گر سری در محفل آن چهره گلناری کشد

در چمن از سرو بلبل خط بیزاری کشد

هر که از دون همتی چون شیشهٔ ساعت دمی

برتری بر چون خودی جوید نگونساری کشد

همچو مجنون منصب آزادی ارزانیش باد

[...]

جویای تبریزی