گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۶۳ - شگفتی جزیره درخت واق واق

 

ز مردم همانا که غمخواره تر

نبودست از ایشان نه بیچاره تر

اسدی توسی
 

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۱۶ - پیکار اسکندر با لشگر زنگبار

 

سیاهی دگر زان ستمگاره‌تر

به حرب آمد از شیر خونخواره‌تر

نظامی
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۸۱

 

ای از تو خوبان خوردن خون تو از همه خونخواره تر

عیاره ای کافر دلی چشمت ز تو عیاره تر

من عاشقم بر روی تو، نادان چه سازی خویش را؟

دانی که نبود بی سبب چشم کسی همواره تر

چندی ز جور خود مرا رخساره تر دیدی به خون

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۱۳

 

ای خسرو خوبان لبت از شهد شیرین کاره تر

هم دیده نادیده ز تو عیاره ای عیاره تر

ای نازنین با ناز اگر بیچارگانرا میکشی

اول مرا کش چون منم از دیگران بیچاره تر

از عشق رخسار و لبت دل خونشده جان سوخته

[...]

حسین خوارزمی
 

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶

 

ای ز بی‌غمخواریت هردم دلم غمخواره‌تر

نیست در دست غمت از من کسی بیچاره‌تر

مردم چشم مرا از حسرت لعل لبت

گردد از خون جگر هر دم به دم رخساره تر

در فراقت جامه از دل پاره می‌کردم ولیک

[...]

ابن حسام خوسفی