×
خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۱۰۷ - گفتگوی فغفور چین و پاسخ دادن سام نریمان
کنون چاره از نو بیاراستی
پی خون من لشکر آراستی
جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۴۵ - داستان نکته های حکمت راندن شاگردان ارسطو و خبر یافتن اسکندر از آن و عقدهای گوهر بر ایشان نثار کردن
چو با حق کند بنده ناراستی
نیاید ازو هیچ جا راستی
افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۵ - بهار بی خزان
مرا کاین صبح روشن زا یک امشب در کنار استی
چه کارم ز این سپس با صبح و شام روزگار استی
به گونه طره افکندی و کردی تیره گون روزم
چگونه گونه نخراشم که اینم شام تار استی
تو را چشم و مرا دل هر دو بیمارند و این طرفه
[...]
افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۶ - خسرو خوبان
مرا کی صبح روشن زا یک امشب در کنار استی
چه کارم ز این سپس با صبح و شام روزگار استی
چه طرف از بوستان و از بهارم هست از ایراک
تو سیمین تن به از هر بوستان و هر بهار استی
بنازم چشم مستت را، که از مستی و مخموری
[...]