×
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۲۷ - حکایة فیالتّمثّل الصوفی
ای کذی و کذی چه کار است این؟
در ره شرع، ننگ و عار است این
خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۱
شب من دام خورشید است گوئی زلف یار است این
شب است این یا غلط کردم که عید روزگار است این
اگر ناف بهشت از شب تهی ماند آن نمیدانم
مرا در ناف شب دانم بهشتی آشکار است این
سرشک من به رقص افتاد بر نطع زر از شادی
[...]
نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۲۶ - کشتن سرهنگان دارا را
نگهدار دستت که داراست این
نه پنهان، چو روز آشکاراست این
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب چهارم » فصل هشتم » بخش ۳ - حکایت
غایت عجز و اضطرار است این
کس نگوید که اختیار است این
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۶۷ - در وسوسه نماز و نیت برای کسب جمعیت
خلق حیران که در چه کار است این
دیو خرم که یار غار است این
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۱۹ - قصه مفسدی که در تحصیل مشت های نفس حیله ای انگیخت که شیطان سوگند یاد کرد که هرگز این حیله به خاطر من خطور نکرده است
گفت ای بد سیر چه کار است این
مایه صد هزار عار است این
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۳ - تاجور ساختن این شاهد غیبی به بی عیبی مباهی به تاج بسمله که مرصع است به جواهر اسماء و صفات الهی
نافه آهوی تاتار است این
نفحه طبله عطار است این
خالد نقشبندی » غزلیات » غزل شماره ۵۰
نشتر فولاد یا مژگان دلدار است این
نشات می یا نگاه چشم بیمار است این
ژاله بر گل یا خوی خجلت ز شرم روی دوست
یا عرق بر جبهه شوخ ستمکار است این
کلک مانی ریخت بر برگ سمن مشک ختن
[...]