سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۳۷ - اندر هجو حکیم طالعی گوید
تا کی این ژاژ بیشمار آخر
ویحک از خلق شرم دار آخر
عطار » مختارنامه » باب سی و دوم: در شكایت كردن از معشوق » شمارهٔ ۲۹
در ششدرهٔ غمم بمگداز آخر
لطفی بکن و حجاب بردار آخر
چون شمع بسوختم ز عشقت صد بار
یکبارگیم بسوز یکبار آخر
عطار » الهی نامه » بخش هفدهم » (۱۰) حکایت سفیان ثوری رحمه الله
به دانش زنده شو یکبار آخر
بمیر ای مردهدل ز اغیار آخر
عطار » اسرارنامه » بخش چهارم » بخش ۱ - المقالة الرابعه
بگردان روی از دیوار آخر
فرو شو در پی اسرار آخر
عطار » اسرارنامه » بخش دهم » بخش ۶ - الحکایه و التمثیل
کجا افتادی ای عطار آخر
فرو مگذار آن اسرار آخر
عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ
ترا خود چون دهد دل بار آخر
مرا با روی در دیوار آخر
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید
نمودی راز کل عطّار آخر
رسیدت این زمان اسرار آخر
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳۲
تا چند زنی بر من ز انکار تو خار آخر
من با تو نمیگویم ای مرده پار آخر
ماننده ابری تو هم مظلم و بیباران
تاریک مکن ای ابر یک قطره ببار آخر
این جمله فرمانها از بهر قدر آمد
[...]
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۲
دلا چندَم بریزی خون؟ ز دیده شرم دار آخر
تو نیز ای دیده خوابی کن، مراد دل بر آر آخر
منم یا رب که جانان را ز ساعد بوسه میچینم
دعای صبحدم دیدی که چون آمد به کار آخر؟
مراد دنییٖ و عُقبیٖ به من بخشید روزیبخش
[...]
سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۸
ز مهر روی تو گشتیم خاکسار آخر
چو آفتاب به عالم شدیم کار آخر
نهان در آئینه ام از تو هر غبار که بود
خط غبار تو آورد روی کار آخر
چرا به خون نه نشینم که همچو رنگ حنا
[...]