×
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۶ - پاسخ فرستادن ویرو پیش موبد
اگر تیغ تو از پولاد کردند
نه شمشیر من از شمشاد کردند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۶ - پاسخ فرستادن ویرو پیش موبد
ترا زی من به زشتی یاد کردند
بدانستم که بر بیداد کردند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس
گهی مرجان به بوسه شاد کردند
گهی حال گذشته یاد کردند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۰ - نشستن رامین بر تخت شهنشاهى
همه ویرانها آباد کردند
هزاران شهر و ده بنیاد کردند
کلیم » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۳ - داستان سرکوبی و قتل ججهار سنکهه بندئله به سرداری اورنگ زیب پسر شاه جهان که بعد از وی بسلطنت نشست
دل زندانیان را شاد کردند
بحکم شاهشان آزاد کردند
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۱۰۲ - آمدن اندر با دیوته های هر سه لوک به مبارکبادی رام
ملائک هم قسم ها یاد کردند
ز بند غم دلش آزاد کردند
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۵۵
چو مرغم تا قفس بنیاد کردند
اسیر دام آن صیاد کردند
دلم کز فرقتش ویرانه بود
ز گنج وصل او آباد کردند
ندارد جز قفس مرغ دلم جای
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۵۹
مرا تاعشق او ارشاد کردند
مرید عشق را آزاد کردند
چو بلبل از گلم هر لحظه بر دل
نصیب این ناله و فریاد کردند
ز سوز شعله شوقش دلم را
[...]