×
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۳۴ - التمثّل فی صفةالانسان
گفت قاضی چو تو ز نادانی
منقبتهای خود نمیدانی
عراقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۹
در عشق ببر از همه، گر بتوانی
جانا طلب کسی مکن، تا دانی
تا با دگرانت سر و کاری باشد
با ما سر و کارت نبود، نادانی
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۳۹ - بازآمدن مولانا قدسنا الله بسره العزیز دویم بار بقونیه از طلب شمس الدین تبریزی عظم الله ذکره
شیخ خود را چو آن صفا دانی
بی حجابی خدای را دانی
اوحدی » جام جم » بخش ۳۲ - ذبابهٔ این فصل در سری چند مرموز
تو بدین مرتبت ز نادانی
غافل از خویش وز خدا دانی
اوحدی » جام جم » بخش ۱۱۷ - دور سوم در شرح معاد خلایق و احوال آخرت
ای که هر درد را دوا دانی
ناتوانم ز درد نادانی
شیخ محمود شبستری » سعادت نامه » باب اول » فصل اول » بخش ۶ - حقیقة الحقایق
سَدَّت اندر ره خدا دانی
دانش دانش است تا دانی
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۸۰ - اشارة الی بعض بطون قوله تعالی انا عرضناالأمانة علی السموات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها و حملهاالانسان انه کان ظلوما جهولا
زانکه در عالم خدا دانی
جهل علم است و علم نادانی
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷
بر منتظران ورود یار جانی
ماند بدو امر گویمت تا دانی
یا مرده دوباره زندگانی یابد
یا زنده رسد به عمر جاویدانی