امیر معزی » قطعات » شمارهٔ ۱۴
شاها قیاس بخت خود از آفتاب گیر
عالم به تیغ دولت و رای صوابگیر
کاوس وار تاختنی کن سوی ختن
صد گنج چون خزانهٔ افراسیاب گیر
آباد کردهای همه عالم به عدل خویش
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۸۵ - شخصی به وقت استنجا میگفت اللهم ارحنی رائحة الجنه به جای آنک اللهم اجعلنی من التوابین واجعلنی من المتطهرین کی ورد استنجاست و ورد استنجا را به وقت استنشاق میگفت عزیزی بشنید و این را طاقت نداشت
سوی دریا عزم کن زین آبگیر
بحر جو و ترک این گرداب گیر
نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۶
امروز کار و بار جهان را خراب گیر
فردا که شنبه است شگون از شراب گیر
دریاب سرخوشان چمن را بر هر صبوح
شبنم به روی بستر نرگس به خواب گیر
از سرو سرفراخته صوت حزین شنو
[...]
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۶۷
زاهد بنای سست ورع را خراب گیر
بگذار سبحه از کف و جام شراب گیر
از باده گرم ساز نفس را و بعد ازان
دریوزه کن چو لاله و آتش ز آب گیر
جز آنچه داده اند به هرکس، ازو مخواه
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۹۵۲
صبح است ساقیا می چون آفتاب گیر
عیش رمیده را به کمند شراب گیر
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۳۷
صبح است ساقیا می چون آفتاب گیر
عیش رمیده را به کمند شراب گیر
بردار پنبه از سر مینای می به لب
مهر از دهان شیشه به یاقوت ناب گیر
فیض صبوح یا به رکاب است، زینهار
[...]
اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۷۳
بحر وجود محشر موج و حباب گیر
قطع نظر ز دل کن و عالم خراب گیر
از تشنگی گداخته دلها نظاره کن
عطر گلاب چاره ز موج سراب گیر
از ضعف دل بمیر و مکش منت کسی
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰۱
این بحر را یک آینه دشت سراب گیر
گر تشنهای چو آبله از خویش آب گیر
بنیاد چشم در گذر سیل نیستیست
خواهی عمارتش کن و خواهی خراب گیر
گر زندگی همین نظری بازکردنست
[...]
اقبال لاهوری » رموز بیخودی » بخش ۲۳ - در معنی اینکه توسیع حیات ملیه از تسخیر قوای نظام عالم است
تابش از خورشید عالم تاب گیر
برق طاق افروز از سیلاب گیر