پیشتر زآنکه مرا آنجا برند

وین تن زارم بدان مأوی برند

دست اَر همه بتان به جمال و وفا برند

پس بی‌وفا جمال تهی را کجا برند؟

گویی جمال هست و وفا نیست، گو مباش

ما را همین بده که وفا را ز ما برند

خوبی و لیک خوی بدت زشت می‌کند

[...]

ای آنکه خاک پای ترا روشنان چرخ

دایم بمیل شعشعه چون توتیا برند

آنجا که جفت ساز سرخامه ات بود

لحنی بود تمام که نام نوا برند

افهام را بساحل ادراک راه نیست

[...]

ساقیان آبم بجام لعل شکر خا برند

شاهدان خوابم بچشم جادوی شهلا برند

گه بسوی دیرم از مقصوره ی جامع کشند

گه بمعراجم زبام مسجد اقصی برند

ساکنان کعبه هر ساعت بجست و جوی من

[...]

بگیرند و نزدیک حورا برند

سر تخت او بر ثریا برند

در ماتم شهی که سرش از جفا برند

رخت عزا رواست ز سر تا به پا برند

هرگز شنیده اید که بی جرم و بی گناه

همچون حسین کسی که سرش از قفا برند

هرگز شنیده اید که اعضای کشته را

[...]