گنجور

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۵ - ذکر تولد مختار وفادار عیه الرحمه

 

به هر نامه اندر که دیدم چنین

خبر داده او را بزرگان دین

که مختار، از مام فرخ نژاد

به سال نخستین هجرت بزاد

چو ده ساله گشت او رسول خدای

[...]

الهامی کرمانشاهی
 

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۶ - به درک رفتن یزید پلید و آمدن مختار ازمکه به کوفه

 

ره آتش تیز بگرفت پیش

سزا دید از زشت کردار خویش

بدید ازخدا کیفر کار زشت

به داس عقوبت درود آنچه کشت

از این مژده مختار شد شادمان

[...]

الهامی کرمانشاهی
 

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۷ - رهایی امیر مختار از بند به خواهش عبدالله به عمر

 

بزرگان که بودند در آن دیار

به دین پیرو شیر پروردگار

نهانی پی عهد و پیمان اوی

به کاشانه گشتند مهمان اوی

همی بود فرزانه در فکر کار

[...]

الهامی کرمانشاهی
 

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۸ - برگشتن بزرگان کوفه از مدینه

 

بدو باز گفتند فرمان شاه

شکفته رخ آمد یل رزمخواه

یکی انجمن چون یکی بوستان

به کاخش بیاراست از دوستان

سلام شه دین بدیشان رساند

[...]

الهامی کرمانشاهی
 

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۹ - آگاهی دادن ایاس شحنه ی کوفه، عبدالله بن مطیع

 

بیامد نهان پیش والی بگفت

سخن ها که ازکار مهتر شنفت

چو عبدالله آگه از این راز شد

دژم گشت و با اندوه انباز شد

ابا شحنه گفتا: تو هشیار باش

[...]

الهامی کرمانشاهی
 

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۱۰ - بیرون آمدن امیر مختار (ع) از بهر امارت

 

که آیند یاران ما بهر جنگ

و گرنه ز دشمن شود کار تنگ

پسندید مختار گفتار مرد

بفرمود تا پی توانی چو کرد

برآیند بر بام، گردنکشان

[...]

الهامی کرمانشاهی
 

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۱۱ - امارت امیر مختار و بدست آوردن عبدالله بن مطیع

 

یکی روز او را رسید آگهی

که عبدالله آن مایه گمرهی

دراین شهر پنهان به جایی دراست

سراسیمه از گردش اختر است

بدو بخشش آورد فرخ امیر

[...]

الهامی کرمانشاهی
 

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۱۲ - رفتن عبدالله بن مطیع به نهروان و نامه نوشتش به مصعب زبیر

 

بیامد ز کوفه سوی نهروان

بر مصعب شوم تاری روان

یکی نامه بنوشت و دادش خبر

زکردار و گفتار فرخ گهر

بیاراست مصعب هم اندر زمان

[...]

الهامی کرمانشاهی
 

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۱۳ - آوردن پاسبانان مردی ترسا را به نزد ابراهیم

 

به پیکر ستبر و به بالا بلند

یکی ژنده در تن، بر آن وصله چند

کلاهی بد از پشم اندر سرش

فرو ریخته موی سرتا برش

به زنار بربسته محکم میان

[...]

الهامی کرمانشاهی
 

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۱۴ - رفتن ابراهیم به دیر راهب

 

خروشید راهب که خانه خدای

منم اندر این بر کشیده سرای

بگفتند: ما را به توکار نیست

ولیکن ندانیم کاین مرد کیست

بگفتا: که این راهب نامور

[...]

الهامی کرمانشاهی
 

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۱۵ - پاره کردن سپهدار ابراهیم بند و زنجیر را و بازگشتن او به لشگرگاه خود

 

که تابینمش دوست یا دشمن است

سروش است یا زشت اهریمن است

چو بشنید این عامر از پیشگاه

سوی بندخانه در آمد ز راه

به زندان مر آن شیر بربسته بال

[...]

الهامی کرمانشاهی
 

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۱۶ - نامه نوشتن ابراهیم به مصعب

 

سرنامه را حمد یزدان نوشت

خدای دوکیهان و خرم بهشت

سپس نعت پیغمبر و آل او

هم آن یاوران نکو فال او

پس آنگه نوشت ای سلیل زبیر

[...]

الهامی کرمانشاهی
 

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۱۷ - مصاف دیگر آن دو لشگر

 

سلیمان صفت بریکی تند باد

بیامد میان دوصف ایستاد

بن نیزه را زد به چشم زمین

سرش برگذشت از سپهر برین

نهانی بیفکند هر سو نگاه

[...]

الهامی کرمانشاهی
 

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۱۸ - غنیمت گرفت ابراهیم اموال سپاه مصعب را

 

شنیدند این چون از آن حق پرست

سراسر به یغما گشودند دست

همه خیمه و خرگه نابکار

به پشت هیونان نمودند بار

ببستند دست اسیران به بند

[...]

الهامی کرمانشاهی
 

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۱۹ - نامه نوشتن مصعب به عبدالله ابن زبیر برادرش

 

یکی نامه بنوشت پنهان ز غیر

به سوی برادرش پور زبیر

که برما جهان راه شادی ببست

بخوردم زمختاریان من شکست

همه لشگر کشته یا خسته اند

[...]

الهامی کرمانشاهی
 

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۲۰ - گرفتار شدن جاسوس عامربن ربیعه

 

بگفتش: که ای؟ وز کجا آمدی؟

شتابان بدین سو چرا آمدی؟

بگفتا: که از بادیه رهسپار

شدم سوی کوفه من ای نامدار

که بینم یکی روی آن مردمان

[...]

الهامی کرمانشاهی
 

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۲۱ - رفتن سپهدار ابراهیم با مرد جاسوس به سپاه عامربن ربیعه

 

بدیدش چو نیکو براهیم بود

کزو جان شیران پر از بیم بود

بدوگفت: کای شیر شمشیر بند

مبادا ز چشم بدانت گزند

چرا گشتی اندر پی من روان؟

[...]

الهامی کرمانشاهی
 

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۲۲ - تعاقب عامر از ابراهیم و کشته شدن آن لئیم

 

که آن بستگان بند بگسیختند

چو شب بود بس تیره بگریختند

شنیدند افغان او را سپاه

سوی خیمه ی او گرفتند راه

چو عامر از این کارآگاه شد

[...]

الهامی کرمانشاهی
 

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۲۳ - برآمدن آفتاب عالمتاب و آگاه شدن امیر دلیر از نبودن ابراهیم

 

برفته است با مرد جاسوس دوش

دژم گشت و از درد بر زد خروش

بیفراشت سوی خداوند دست

که ای آفریننده ی هر چه هست

براهیم را تو مدد کار باش

[...]

الهامی کرمانشاهی
 

الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان چهارم » بخش ۲۴ - رفتن امیر مختار به رزم سپاه عامر بن ربیعه

 

بیفکندش آن سر به سم سمند

بدو خیره چون گشت آن ارجمند

بدیدش همان مرد جاسوس بود

که با میر آن نیکویی ها نمود

بدوگفت مهتر که نیک آمدی

[...]

الهامی کرمانشاهی
 
 
۱
۶۱۹
۶۲۰
۶۲۱
۶۲۲
۶۲۳
۶۶۷