گنجور

عطار » اشترنامه » بخش ۶ - در علو مرتبه انسان

 

اندرین سر بود شیطان فضول

گشته ردّ و آدم آنجا شد قبول

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان

 

قول عیسی را بجان کردند قبول

زانکه عیسی بود با رای و اصول

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان

 

قول حق از من ندارندی قبول

تو چه گوئی اندرین صاحب وصول

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان

 

راز دانی صاحب رمز و اصول

در میان قوم مانده او قبول

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۴ - حكایت عیسی علیه السلام با جهودان

 

این دعای من کنید از جان قبول

تا مرادخود بیابید از اصول

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۵ - جواب عیسی علیه السلام سبیحون را

 

هر که اینجا محو گردد در عقول

بگذرد از گفتگوی بوالفضول

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۹ - حكایت

 

جوهر معنی اگرداری قبول

چند خواهی بود آخر بوالفضول

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۱۹ - حكایت

 

مینهم گر میکنی از من قبول

تا چه فرمائی درین ای با اصول

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۰ - حكایت استاد نقاش

 

تا مرا بشناسد این عقل فضول

گرچه آن جا می‌کند ردّ و قبول

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۴ - رسیدن سالک با پرده چهارم

 

بود نوری از تجلّی در وصول

این مگر فهمی کند صاحب قبول

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم

 

عشق راهت مینماید بر قبول

تو نمیدانی مرین ره را اصول

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۵ - رسیدن سالك با پرده پنجم

 

گر ترا خود عقل و جان باشد قبول

کی شوی درعشق تو صاحب وصول

عطار
 

عطار » اشترنامه » بخش ۲۹ - خاموش شدن سالك وصول از جواب

 

چون ترا فانی بخواهد شد عقول

چند خواهی بد در اینجا بی اصول

عطار
 

ظهیر فاریابی » قطعات » شمارهٔ ۶۹

 

ای مثال تو را زمین و زمان

کرده از راه امتثال مثول

دولتت را فتور ناممکن

حشمتت را زوال نامعقول

گشته پیش تو رام و آهسته

[...]

ظهیر فاریابی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۹۷ - الحقیقة

 

گر حکمت محض خواهی و علم اصول

از لوح دلت بشوی این نقش فضول

گر بی تکرار علم حاصل نشود

پس عَلمنی چراست در شأن رسول

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب » شمارهٔ ۱

 

هیهات و ان تکون فی العشق ملول

و العاشق فی العشق صبور و حمول

اذ امکنک العیش بعیش موصول

لاتغفل فالزّمان لازال تحول

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثامن: فی الخصال المذمومة و ما یتولد منها » شمارهٔ ۲۲

 

خواهی که بر خدای باشی مقبول

نیک همه خلق گو و می باش حمول

بگذر زطریق غیبت ای نفس فضول

آخر بتر از زناش گفته است رسول

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی عشر: فی الوصیة و الاسف علی مافات و ذکر الفناء و البقاء و ذکر مرتبته و وصف حالته رضی الله عنه » شمارهٔ ۲

 

پیوسته چو باشی تو به بازی مشغول

هرگز بر حق نباشدت هیچ قبول

انگار که امروز قیامت برخاست

گویند چه کرده ای، چه گویی تو فضول

اوحدالدین کرمانی
 

عراقی » لمعات » لمعۀ یازدهم

 

گوید آن کس در این مقام فضول

که تجلی نداند او ز حلول

عراقی
 

عراقی » عشاق‌نامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - در نعت خلفای راشدین

 

همه را نیک دان، مباش فضول

جز نکو کی بود رفیق رسول؟

عراقی
 
 
۱
۷
۸
۹
۱۰
۱۱
۴۰
sunny dark_mode