عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
ز حق حق گفت اینجا سرّ مطلق
ز حق دم زد در اینجا از اناالحق
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
در آن جوهر یکی نور است مطلق
در آن نور حقیقت بازبین حق
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
چنان مرخوی کن در طاعت حق
که باشد مر ترا جنّات مطلق
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
خبر کن خویش از او این راز مطلق
که زد اینجا اناالحق او ابر حق
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
دلی باید که بیند راز مطلق
پس آنگاهی زند دم از اناالحق
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
سوی خاک آمدم من نور مطلق
روان گشته من از حضرتِ حق
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
بیابی کام خود زین نور مطلق
که این نور است ذات جاودان حق
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
یقین ما نداند جز که عاشق
که باشد در بیان عشق صادق
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۲ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید (ادامه)
حقیقت ز آن دم هو راز مطلق
ز هو زن هم ز هو میگو اناالحق
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۲ - پرسش از بایزید بسطامی که حق را کجا توان دید (ادامه)
دل آگاه او اینجا اناالحق
زد اندر دار و گفت او رازِ مطلق
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید
ترا این هر سه جوهر هست بر حق
حقیقت دیده دیدارست مطلق
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید
در آخر ظاهرش در خواست از حق
که تا ظاهر بیابد راز مطلق
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۵ - در خبر دادن سلطان العارفین بایزید فرماید
حضور از ذات دان ای مرد عاشق
اگر هستی در اینجاگه تو صادق
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۰ - سؤال کردن صاحب راز از شیخ عطّار قدّس سرّه
چو میدانی که چندین رهبر حق
ترا گفتند راز دوست مطلق
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید
دگر باره چنین اسرار مطلق
که این سر برتر آمد از اناالحق
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
تو اندر صورتی در یاب مطلق
تو باشی در نمودجملگی حق
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
اگرچه این بیان گفتیم مطلق
مرا افتاد ز آنجا کار با حق
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
فرو مگذار یک دم سرّ مطلق
چو پیر خویشتن میزن اناالحق
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
منم جانان شده بر خویش عاشق
بگفتم آنچه بد تحقیق لایق
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۵ - در سؤال کردن در صفات مرگ و حیات یافتن آنجا فرماید
اگر می بگذری از جان تو مطلق
توانی زد دم کل در اناالحق