گنجور

اقبال لاهوری » پیام مشرق » بخش ۱۸۳ - کرمک شبتاب

 

وامانده شعاعی که گره خورد و شرر شد

از سوز حیاتست که کارش همه زر شد

اقبال لاهوری
 

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی امیرالمؤمنین علی علیه السلام » شمارهٔ ۶ - فی رثاء امیرالمؤمنین علیه السلام

 

چه از شمشیر کین شق القمر شد

زمین و آسمان زیر و زبر شد

قلم منشق شد و نقشش مصیبت

در الواح معانی و صور شد

خم گردون دون نیل غم افشاند

[...]

غروی اصفهانی
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۸ - از تهران تا قمصر

 

تغییرهای دکتر بی‌اثر شد

کف پا نیزهرساعت بترشد

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۳ - زن قاضی ری

 

گفت و با خنده به منزل درشد

زن هم اندر عقب شوهر شد

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۵ - در رثاء ایرج

 

شجر فضل و ادب بی‌بر شد

فلک دانش بی‌اختر شد

ملک‌الشعرا بهار
 

میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۴ - تابلوی سوم: سرگذشت پدر مریم و ایدآل او

 

سپس چو دورهٔ فرزند شه مظفر شد

تو خویش دانی، اوضاع طور دیگر شد

میان خلق و شه، ایجاد کین و کیفر شد

به توپ بستن مجلس، قضیه منجر شد

میرزاده عشقی
 
 
۱
۱۰
۱۱
۱۲
sunny dark_mode