گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۸ - در صفات دل و دیدن اعیان و راز گفتن فرماید

 

در این دم کن سوی جانان نظر تو

اگر از سرّ جان داری خبر تو

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید

 

حقیقت محو شو اندر قمر تو

بسوزان نور کوکب سر بسر تو

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید

 

که خود را دید اینجا جوهر تو

بسوزانید مر هفت اختر تو

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۰ - هم در عیان و بیچونی ذات و تحقیق صفات گوید

 

شدم تسلیم جانا در بر تو

اگرچه نیستم من در خور تو

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۱ - تمامی اشیا از یک نور واحدند

 

از آن نوری نداری مر خبر تو

فتادستی عجب مر بی بصر تو

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

در این آیینهٔ ما کن نظر تو

که خواهی یافتم از ما خبر تو

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

توئی کافر ولیکن بیخبر تو

نمیبینی بُتِ خود در نظر تو

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۱ - سؤال کردن مرید از پیر در حقایق فرماید

 

من اوّل بنده بودم در بر تو

کنونم شاه وین دم سرور تو

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید

 

در این پرگار صورت کن نظر تو

اگر هستی ز بودش با خبر تو

عطار
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۷ - العبودیة

 

گر مایهٔ همّت است در گوهر تو

الّا به خدا فرو نیاید سر تو

گردِ در حق طواف کن از سر صدق

تا کعبه کند طواف گردِ در تو

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۱۲۸ - الصدق

 

گر مایهٔ همت است در گوهر تو

الّا به خدا فرونیاید سر تو

گرد دَرِ حق طواف کن از سر صدق

تا کعبه کند طواف گردِ در تو

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب السادس: فی ما هو جامع لشرایط العشق و المشاهَده و الحسن و الموافقه و ما یلیق بهذا الباب » شمارهٔ ۱۴۲

 

ای دیدهٔ من فدای خاک در تو

گر فرمایی به دیده آیم بر تو

عشقت گوید که تو نداری سرما

بی سر بادا هرک ندارد سرِ تو

اوحدالدین کرمانی
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۳۲

 

با آنکه بهیچ سان نیم در خور تو

باطل نکنم نام خود از دفتر تو

هر چند سر من نبود از در تو

تا سر دارم همی زنم بر در تو

کمال‌الدین اسماعیل
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
۹