گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۸

 

چو دارا بیاورد لشکر به راه

سپاهی نه بر آرزو رزمخواه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۸

 

نگون شد سر نامبردار شاه

ازو بازگشتند یکسر سپاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۹

 

همان نیز چندان سلیح و سپاه

گرانمایه اسپان و تخت و کلاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۹

 

ز من پاک‌دل دختر من بخواه

بدارش به آرام بر پیشگاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۹

 

چو بر تخت بنهاد تابوت شاه

بر آیین شاهان برآورد راه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۱۰

 

به نزدیک پوشیده‌رویان شاه

بیامد یکی مرد با دستگاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۱۰

 

همه مرگ راییم شاه و سپاه

اگر دیر مانیم اگر چند گاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی دارای داراب چهارده سال بود » بخش ۱۰

 

هرانکس که آید بدین بارگاه

درم یابد و ارج و تخت و کلاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱

 

هرانکس که آید بدین بارگاه

که باشد ز ما سوی ما دادخواه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳

 

وزان تخت و آیین و آن بارگاه

تو گفتی که زنده‌ست بر گاه شاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴

 

ابا خویشتن خادمان بر براه

ز راه و ز آیین شاهان مکاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴

 

ز کاخ دلارای تا نیم راه

درم بود و دینار و اسپ و سپاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۴

 

چو ماه اندر آمد به مشکوی شاه

سکندر بدو کرد چندی نگاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۵

 

چنین گفت با دانشی کید شاه

کزین پرهنر بگذری نیست راه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۶

 

سرانجام لشکر نماند نه شاه

بیاید نو آیین یکی پیش‌گاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۶

 

ز نزدیک دانا چو برگشت شاه

حکیمان برفتند با او براه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۹

 

بیامد فرستاده را نزد شاه

به کردار آتش بپیمود راه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۹

 

اگر باشد او سالیان پیش گاه

ز دردی نپیچد جهاندار شاه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۹

 

همه بودنیها بگوید به شاه

ز گردنده خورشید و رخشنده ماه

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۱۰

 

بدیدند پیران رخ دخت شاه

درفشان ازو یاره و تخت و گاه

فردوسی
 
 
۱
۵۰
۵۱
۵۲
۵۳
۵۴
۶۳۴
sunny dark_mode