عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۹ - بود این آن زمان از خویش پنهان
چو نُه مه خون و دیگر بس دو سالت
همی خون سپید از عین حالت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۹ - بود این آن زمان از خویش پنهان
رسی با رفعت و عزّ و کمالت
چو بیرون آمد از چاه وبالت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۰ - در عین ذات وصفات وقدرت و قوّت اسرار الهی فرماید
انالحق با تو میگویم ز حالت
که دیدم بیشکی عین وصالت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۲ - در آگاهی دادن دل در عین منزل و او از آن عاشق بودن فرماید
شود در پیش خورشید جمالت
حقیقت باز شد سوی وصالت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
از او دم زن تو اندر کلّ حالت
که ناگاهی رسانت در وصالت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
مرا بنمای مر کلّی جمالت
که تا سوزان شوم اندر جلالت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
اگرچه مستم از شوق جمالت
شدهستم گشته در عین وصالت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
از این کعبه نمودستی جمالت
شده تابان در او نور جلالت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
تو جانان گردی از عین وصالت
در آن دم عاشقان دید جمالت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
تو جانان گردی از دید وصالت
یکی بینی همه اندر جلالت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
از آن پیوسته شد اندر جلالت
از آن پیوسته او اندر کمالت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
وصالت را نیابد جز وصالت
جلالت مینبیند جز جلالت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
وصال اینجاست منگر از وصالت
که بهر اینست اینجا قیل و قالت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
مقام تست اینجاگه جمالت
که اینجاگاه خواهد بُد وصالت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۵ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
منور بودپرده از جمالت
سوی پرده فکنده اتّصالت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳۹ - حکایت ابلیس و اسرار وی در حضرت مصطفی علیه السّلام
اگر شرک آمد اینجا در خیالت
دراندازد یقین سوی وبالت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید
کف خاکم بتو دیده جمالت
رسیده هم ز تو اندر وصالت
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۷ - سؤال کردن در علم تفسیر فرماید رحمةاللّه
تناسخ چیست مر کفر و ضلالت
مخوان اینجایگه علم جهالت
اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۶
ای شمع آسمانی پروانه جمالت
هر دیده ئی و مهری از خاتم مثالت
جمشید کیست، مرغی در آشیان ملکت
خورشید چیست، ماهی برخیمه کمالت
هر شب برسم تحفه، از مجلس کواکب
[...]
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۷۲ - در بیان آنکه اولیا را سه حالت است. یکی آن است که حالت به دست او نیست گاه گاه به ناخواست او بر او فرود آید باز به ناخواست او برود این مقام ضعیف است. و یکی آن است که حالت به دست اوست هرگاه که خواهد چون بخواندش بیاید مثل بازی که مطیع بازدار باشد، این مقام میانه است و یکی دیگر آن است که شخص عین آن حالت شود، این مقام تمام است و چنین کس قطب باشد
نبود حاکم او بر آن حالت
پیش آن حالت است چون آلت