گنجور

 
۱
۲
۳
۳۰
 

عطار » الهی نامه » بخش سوم » (۱۰) حکایت آن مجنون که تب داشت

 

یکی پرسید ازان مجنون که تب داشت

که تب می‌گیردت مجنون عجب داشت

جوابش داد آن شوریده مجنون

که گر میرم کراگیرد تب اکنون

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب چهارم: در معانی كه تعلّق به توحید دارد » شمارهٔ ۴۳

 

در عالم جان نه مرد پیداست نه زن

چه عالم جان نه جان هویداست نه تن

تا کی گویی ز ما و من شرمت باد

تا چند ز ما و من که نه ماست نه من

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات » شمارهٔ ۷

 

آن رفت که گفتمی من از زهد سخن

اکنون من و دَردِ نو و دُردی کهن

دی سر و بُنِ صومعهٔ دین بودم

و امروز به میخانه شدم بی سر و بن

۲ بیت
عطار
 

عطار » مختارنامه » باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع » شمارهٔ ۲۵

 

شمع آمد و گفت: من نیم عهد شکن

یک ذرّه نبود بیوفایی در من

آتش بر من همه جهان کرد سیاه

من از آتش همه جهان را روشن

۲ بیت
عطار
 

عطار » تذکرة الأولیاء » بخش ۴۲ - ذکر جنید بغدادی قدس اللّه روحه العزیز

 

نون الهوان من الهوی مسروقه

و صریع کل هوی صریع هوان

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » آغازکتاب » مجمع مرغان

 

آب بنمایم ز وهم خویشتن

رازها دانم بسی زین بیش من

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » حکایت سیمرغ » حکایت سیمرغ

 

چون نه سر پیداست وصفش را نه بن

نیست لایق بیش از این گفتن سخن

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » حکایت بلبل » حکایت بلبل

 

شد در اسرار معانی نعره زن

کرد مرغان را زفان بند از سخن

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » حکایت بوتیمار » گفتگوی مرد دیده‌ور با دریا

 

خشک لب بنشسته‌ام مدهوش من

زآتش عشق آب من شد جوش زن

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » پرسش مرغان » حکایت محمود و ایاز

 

چون همه مرغان شنودند این سخن

نیک پی بردند اسرار کهن

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان

 

آن دگر یک گفت ای پیرکهن

گر خطایی رفت بر تو توبه کن

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان

 

آن دگر یک گفت تا کی زین سخُن؟

خیز در خلوت خدا را سجده کن

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان

 

حلقه در گوش توام ای سیم تن

حلقه‌ای از زلف در حلقم فکن

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان

 

چون مرا کوتاه خواهد شد سخُن

عاجزم، عفوی کن و خصمی مکن

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت دیوانه‌ای برهنه که جبه‌ای ژنده به او بخشیدند

 

گفت رو ده روز دیگر صبرکن

تا ترا یک جبه بخشم بی‌سخن

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » گفتگوی عیسی با خم آب

 

پیش عیسی آن خم آمد در سخن

گفت ای عیسی منم مردی کهن

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت پیرزنی که از شیخ مهنه دعای خوشدلی خواست

 

گفت شیخ مهنه را آن پیرزن

دلخوشی را هین دعایی ده به من

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » دو چیزی که پیر ترکستان دوست میداشت

 

آن یکی اسبست ابلق گام زن

وین دگر یک نیست جز فرزند من

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت ذالنون که چهل مرقع پوش را که جان داده بودند دید

 

می‌ندانم دولتی زین بیش من

مرد را کو گم شود از خویشتن

۱ بیت
عطار
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت پیرزنی که به ده کلاوه ریسمان خریدار یوسف شد

 

این زمن بستان و با من بیع کن

دست در دست منش نه بی سخن

۱ بیت
عطار
 
 
۱
۲
۳
۳۰
 
تعداد کل نتایج: ۵۹۴